عبور از مرز معمول روایت در سینمای تجربهگرا؛ هر فیلم متفاوت تجربی است؟
در نشستی با ۳ فیلمساز تجربی درباره سینمای تجربهگرا و اینکه چطور این نوع سینما با عبور از فرمهای قراردادی، زبانی نو برای بیان اندیشه کشف میکند، بحث و تبادل نظر شد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-آزاده فضلی؛ تمام فیلمهایی که در جهان، در هر ژانری ساخته میشوند در واقع نوعی تجربه هستند، تجربهای در روایت، در فرم یا در نگاه فیلمساز. با این حال، اینکه واژه «اکسپریمنتال» چگونه به ادبیات سینمایی ما راه یافته و بهویژه در حوزه فیلم کوتاه رواج پیدا کرده است و اینکه در فاصلهای نسبتاً کوتاه توانسته بخشی از ذهن فیلمسازان و حتی تماشاگران را به خود مشغول کند و در داوریها و انتخابها میان فیلمسازان و هیئتهای جشنواره مناقشه برانگیزد، خود موضوعی شایان تأمل است. بهترین ترجمه واژه «Experimental» با توجه به بار معنایی آن در زبان اصلی، همان واژه «خلاقه» است.
فیلمهای اکسپریمنتال یا خلاقه در سینمای کوتاه ایران سابقهای به طول عمر فیلمهای مستند یا داستانی ندارند. به نظر میرسد معیارها و دستهبندیهای نهادهای برگزارکننده جشنوارههای داخلی در تفکیک فیلمهای خلاقه از دیگر آثار، نقش مهمی در انحراف مسیر طبیعی رشد این گونه در سینمای کوتاه ما داشته است. پرسشهای متعددی در این زمینه وجود دارد؛ هرچند این پرسشها به طور کلی به بدنه سینما مربوط میشوند، اما در این نوشتار تمرکز ما بر سینمای کوتاه است. البته سینمای بلند ایران نیز از این مسئله کاملاً بیتأثیر نیست؛ هرچند هیچگاه در فضای سینمای بلند بهصورت جدی سخن از فیلمهای اکسپریمنتال به میان نیامده است.
مهمترین عامل در تمایز فیلمهای اکسپریمنتال از سایر فیلمها، بیتردید جهانبینی فیلمساز است. برخلاف آنچه امروز در بخشی از سینمای کوتاه ما رایج شده، فیلم تجربهگرا صرفاً اثری نیست که کارگردان در چند صحنه جای پلانها را تغییر داده باشد یا لحنی متفاوت به کار گرفته باشد. واژه «فیلم خلاقه» تنها زمانی برازنده اثری است که تمامی اجزای آن از کارگردانی و فرم شامل میزانسن، طراحی صحنه و اجرای بازیگران، در مسیری تازه و متفاوت گام بردارند و ساختار اثر از بنیاد با نگاه خلاقانه سازمان یافته باشد.
یکی از مهمترین ویژگیهای فیلمهای خلاقه در چگونگی ترکیب جز به جز فرآیند تولید آنها نهفته است. در چنین آثاری معمولاً فیلمنامه به معنای کلاسیک وجود ندارد و همین نکته اصلیترین مرز میان فیلم تجربی و دیگر انواع فیلمهاست. در اینجا فیلمنامه، کارگردانی، صحنهپردازی و حتی فضاسازی نهایی، همگی بهطور جداییناپذیری در هم تنیدهاند. ذهن فیلمساز در مسیر آفرینش اثر تا لحظه تحقق عینی فیلم، توان آن را دارد که تمام اتفاقات درون اثر، زاویههای دقیق دوربین و حتی کوچکترین حرکات و اشارههای بازیگران را از پیش در ذهن خود ببیند و طراحی کند.
سینمای تجربهگرا در اصل به معنای بدعت و نوآوری در بهرهگیری از امکانات و تجهیزات سینمایی است؛ تلاشی آگاهانه برای کشف و کاوش در ویژگیهای فرمی تصویر، دقت در ریتم، طراحی گرافیکی و پرهیز از داستانگویی به شکل مرسوم. در این نوع سینما، استفاده از فناوریهای دیجیتال و رایانه، بهرهگیری از عناصر بصری بومی و تأکید بر بومیسازی فرم و محتوا، همگی با هدف عبور از مرزهای متداول بیان سینمایی و گسترش فرهنگ بصری مخاطب مورد توجه قرار میگیرد. فیلم تجربهگرا یا اکسپریمنتال اثری ذهنیتگراست که بهطور معمول از هنجارهای سینمای رایج و تجاری پیروی نمیکند. این گونه سینمایی با اتکا به فنون و فناوریهای نوین میکوشد زبان و قواعد بیانی سینما را گسترش دهد و امکانهای تازهای برای بیان هنری در قاب تصویر بیافریند.
به بهانه برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران و نمایش فیلمهایی در بخش تجربی این رویداد، با ۳ فیلمساز جوان این بخش؛ پردیس عزیزی، کارگردان فیلم کوتاه «در دیدرس»، سامان علینژادیان، کارگردان «رنگ نخل» و محمدامین طرقی، کارگردان فیلم «پست اکستنشنیسم» در نشستی با عنوان «جایگاه سینمای تجربهگرا در فیلم کوتاه» گفتگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در بخش اول این نشست آمده است:

* در ابتدا تعریفی از سینمای تجربهگرا یا اکسپریمنتال از نگاه خودتان بهعنوان فیلمساز بفرمائید. اگر فیلم داستانی هم ساختهاید، تفاوتش با آثار اکسپریمنتال چیست؟ چه ویژگیهایی برای فیلمسازی خودتان در این حوزه قائل هستید؟
پردیس عزیزی: این سوال، سوال پیشینهداری است، چراکه بیش از ۱۰ سال است که در مجامع سینمایی، به ویژه بین فیلمسازان جوان، درباره مفهوم فیلم اکسپریمنتال صحبت میشود. به نظر من سینمای اکسپریمنتال ۲ تعریف دارد؛ یکی تعریف ذاتی و تاریخی آن و دیگری تعریف امروزی آن است. در تعریف کلاسیک، فیلم اکسپریمنتال را «ناننرتیو» یا غیرروایی میدانند؛ فیلمهایی که هیچ نسبتی با سینمای پیش از خودشان ندارند و در آنها رابطه دال و مدلول از بین میرود، یعنی هیچ تصویری در فیلم قرار نیست معنای بیرونی مشخصی را برساند، اما در تعریف مدرنتر، فیلم اکسپریمنتال گونهای در نظام پخش محسوب میشود و در مقابل فیلم داستانی قرار میگیرد.
در سینمای امروز، فیلم اکسپریمنتال به فیلمهایی گفته میشود که بیشتر بر جنبههای غیرروایی یا غیر داستانگویی مانور بدهند و کاری میکنند که تجربه جدیدی را برای مخاطب شأن رقم بزنند و به همین دلیل بر تجربه بصری، صوتی و مفهومی جدیدی تکیه دارند؛ گاهی این تجربهها در فرم کلی اثر و گاهی در جزئیات اتفاق میافتد امروز خیلی از فیلمهای فرمالیستی زیرمجموعه اکسپریمنتال پخش میشوند، چون بخشی از این سینما از سینمای فرمی و پیشینهای از سنتهای ادبی یا نمایشی میآید. بنابراین فیلمهایی که در اشل داستانگویی قرار دارند، نمیتوان در این نوع از سینما خیلی قضاوتشان کرد. با اینکه ممکن است در جشنوارهای مطرح شود فیلمهای تجربیشان، تجربی نیستند و به لحاظ تکنیکی متعلق به جنبشهای دیگر هستند.
اما در سینمای امروز، فیلم اکسپریمنتال به فیلمهایی گفته میشود که بیشتر بر جنبههای غیر روایی یا غیر داستانگویی مانور بدهند و کاری میکنند که تجربه جدیدی را برای مخاطب شأن رقم بزنند و به همین دلیل بر تجربه بصری، صوتی و مفهومی جدیدی تکیه دارند؛ گاهی این تجربهها در فرم کلی اثر و گاهی در جزئیات اتفاق میافتد.
محمدامین طرقی: من فکر میکنم سینمای اکسپریمنتال بیشتر تجربه شخصی را شامل میشود که وقتی مخاطب میبیند شاید در نگاه اول درکی از آن نداشته باشد. یادم است چند سال پیش فیلم کوتاه «کل به جز» اثر وحید نامی را دیدم. بار اول که دیدمش متوجه نشدم چه میگوید. بعدتر دوباره دیدم و فهمیدم که پشت تصاویر ظاهراً بیارتباطش، یک روایت پنهان وجود دارد. فیلم اصلاً دیالوگ نداشت و فقط از تعدادی پلان تشکیل شده بود که به شکل خاصی کات میشدند. مخاطب اگر هیچ اطلاعی نداشته باشد، در نگاه اول ممکن است اصلاً درک نکند قصه در پس این ایده چیست! به همین دلیل من فکر میکنم، قصه شخصی خیلی اکسپریمنتال است.

سامان علینژادیان: بهنظرم تعریف سینمای اکسپریمنتال در طول تاریخ مدام در حال تغییر بوده و تعریفش هم دائماً دگرگون میشود. امروز به جایی رسیدیم که سینمای آوانگارد در اکسپریمنتال به شکل سابق وجود ندارد، چون نوآوریهای مطلق بسیار نادر شدهاند. به همین دلیل سینمای اکسپریمنتال یا تجربهگرا حالا بیشتر به آزمایشگاه نوآوری و تجربههای جدید تبدیل شده است که به نوعی سینمای داستانی ما بتواند از این نوع سینما ارتزاق کند؛ یعنی جایی برای آزمودن ایدهها و نوآوریهای جدید تا سینمای روایی از آن تغذیه کند.
ما در حال صحبت در حاشیه جشنواره فیلم کوتاه تهران انجمن سینمای جوانان هستیم؛ یکسری سرفصلها برای آموزش سینمای اکسپریمنتال در این انجمن وجود دارد و این نکاتی که دوستان مطرح کردند در این سرفصل دیده میشود که مهم ترینش ضدپیرنگ بودن، توجه به ساختارهای غیر روایی و مؤلفههای متعدد دیگر است. البته همه این مؤلفهها اگر کنار هم هم قرار گیرند، الزاماً یک فیلم خوب ساخته نمیشود. بهنظر من باید سازوکار ثابتی تعریف شود تا به ویژه در جشنواره فیلم کوتاه تهران، معیارها یکی باشد و داوری این جشنواره نیز تحت تأثیر قرار نگیرد، چراکه هر دوره با تغییر داوری، معیارهای سینمای اکسپریمنتال در حال تغییر است!
من معتقدم اساسنامهای که درباره سینمای اکسپریمنتال در انجمن موجود است، باید متر و معیاری برای قضاوت درباره فیلمهای این جشنواره نیز بشود و برای سینمای اکسپریمنتال در جشنواره فیلم کوتاه تهران که اینقدر تفاوت نظر وجود دارد، حدود ۵ یا ۶ سال داوران مشخصی تعیین شوند. برای مثال، سال گذشته در جشنواره تهران، فیلمی داستانی به عنوان اثر تجربی پذیرفته شد، بعد از جشنواره با ۲ داور صحبت کردیم و هر ۲ گفتند که درست است، آن فیلم در واقع اکسپریمنتال نبوده! به همین دلیل نیاز است اساسنامهای مشخص داشته باشیم که دستکم ۵-۶ سال تغییر نکند و ملاک ثابتی برای داوران باشد.
قبول دارم که سینمای اکسپریمنتال باید ضد پیرنگ باشد اما نمیتواند ضدروایت باشد، یعنی حتی سادهترین موقعیتها هم روایت دارند. همین لحظه که عکاس شما از ما عکس میگیرد، در حال ثبت گفتگوی ماست و این خودش یک روایت است، پس حذف کامل روایت ممکن نیست * وقتی سراغ فیلمسازی اکسپریمنتال میروید، با توجه به چه رویکرد و هدفی فیلمتان را میسازید؟ آیا فیلم را بر اساس دغدغه شخصی کار میکنید یا نگاهی نیز به جشنوارهها دارید؟
سامان علینژادیان: دقیقاً سینمای اکسپریمنتال برای من اساساً یک نگاه شخصی است. آن را شبیه یک خلوت میدانم. مثل شاعری که تنهاست و کار میکند. به همین دلیل من سینمای اکسپریمنتال را نمیتوانم با تیمهای بزرگ و تولیدهای پرهزینه بپذیرم چراکه شاید ما جایی نیاز به کمک تکنولوژی داشته باشیم، اما اینکه گروههای جداگانهای برای صدا، تدوین و جلوههای ویژه در نظر گرفته شود، از نظر من رد شده است. معتقدم سینمای اکسپریمنتال، نوعی خلوت مستقل و بیواسطه برای فیلمساز است. در آثار خودم هم از دل دغدغههای شخصیام شروع میکنم، مثلاً «رنگ نخل» دغدغهای درباره یکی از مشکلات شهرم بوده است؛ چون نخلهای خشک همیشه برایم مسئله بودهاند و بنا داشتم اینها را در قالبی تازه و بیانی متفاوت نمایش دهم. در نتیجه چندان معتقد نیستم که باید تابع قواعد از پیش تعریفشده این نوع سینما باشیم؛ شاید دغدغه من حتی گاهی به ویدئو آرت، گاهی به مستند و گاهی به فیلم کوتاه تبدیل شود. مهمتر از همه برایم «آزادی در خلق» است.

قبول دارم که سینمای اکسپریمنتال باید ضد پیرنگ باشد، اما نمیتواند ضد روایت باشد، یعنی حتی سادهترین موقعیتها هم روایت دارند. همین لحظه که عکاس شما از ما عکس میگیرد، در حال ثبت گفتگوی ماست و این خودش یک روایت است، پس حذف کامل روایت ممکن نیست.
* خیلیها معتقدند فیلم اکسپریمنتال فیلمی ذهنیتگراست که معمولاً از هنجارهای سینمای رایج و تجاری پیروی نمیکند و با استفاده از تکنولوژی در پی گسترش زبان و قواعد بیانی سینماست و بنابراین وقتی نمیشود یک مفهوم را به سادگی منتقل کرد، داستان را از آن حذف میکنند. آیا این موضوع به نظر شما درست است؟
سامان علینژادیان: با مثال توضیح میدهم؛ فیلمی که درباره نخلهای سوخته آبادان ساختم، دقیقاً از همین دغدغه آمده بود. بعد از دوران دفاع مقدس نخلهای آبادان خیلی مورد توجه قرار گرفت و آمارهای نخلهای سوخته و خشک شده هر روز زیاد میشد و این موضوع در روایتهای تصویری در قالبهای متعددی از جمله مصاحبه و فیلم مستند و … میگنجید.
هیچ فیلمی فقط از روی تئوری ساخته نمیشود. تجربه از درون ایدهای محوری شکل میگیرد که در طول فرآیند خلق، رشد و تغییر میکند. این پرورش ایده گاهی ممکن است فیلمی داستانی یا مستند و گاهی فیلم اکسپریمنتال شکل بدهد آمارها و گزارشهای تکراری درباره کاهش نخلها زیاد بود اما من خواستم این واقعیت را بهشکل متفاوتی نشان دهم که این روایت متفاوت در سینمای اکسپریمنتال میگنجد. در هنر مدرن که سینمای اکسپریمنتال خیلی به آن وفادار است، قرار نیست مخاطب همه فکتها را بهطور مستقیم بگیرد؛ هنر گاهی باید او را به جستجو و پژوهش بعد از تماشا وادار کند.
* آقای عزیزی این رویه برای شما چطور است؟ در ادامه بحث روایت شخصی، به نظر شما فیلم اکسپریمنتال الزاماً باید از درون یک نگاه فردی زاده شود یا میتواند بر پایه فرم و تئوری هم شکل بگیرد؟
پردیس عزیزی: من روی صحبتهای آقای علینژادیان تاکید میکنم؛ به نظر من هیچ فیلمی فقط از روی تئوری ساخته نمیشود. تجربه از درون ایدهای محوری شکل میگیرد که در طول فرآیند خلق، رشد و تغییر میکند. این پرورش ایده گاهی ممکن است فیلمی داستانی یا مستند و گاهی فیلم اکسپریمنتال شکل بدهد. مثلاً در فیلم کوتاه «رافکات» که فیلم قبلیام است، ابتدا قرار بود اثری داستانی باشد؛ اما در طول تحقیقاتم درباره قاتلان زنجیرهای به متریالی رسیدم که باعث شد مسیر را عوض کنم و فیلم تبدیل شد به فیلم مستندی با ساختاری پازلگونه بدون روایت کلاسیک اما با جزئیات تجربی.
واقعیت این است که تعریف سینمای اکسپریمنتال تغییر میکند؛ در سال ۲۰۲۵ تعریف اکسپریمنتال باز هم عوض شده است و اینکه بخواهیم کاری کاملاً تازه و متفاوت نسبت به تمام گذشته انجام دهیم، شاید محال باشد یعنی چند فیلم میتواند ساخته شود که مرزهای سینما را گسترش دهد. البته این کار، در دهههای ابتدایی قرن بیستم ممکنتر بود. امروز تنها میشود خردهفرمها را کنار هم گذاشت و ترکیب جدیدی ساخت.
در مورد فیلم «در دیدرس» باید بگویم که این فیلم از تجربه شخصی من میآید اما به این قائل نیستم که اگر فیلم اینقدر شخصی باشد، فیلم به سمت اکسپریمنتال میرود یا داستانی یا هر فرم دیگری بشود.

* به اعتقاد من در یکی از فیلمهای قبلیتان؛ «عینک» این نگاه اکسپریمنتال حاکم بود؛ یعنی روایتی وجود دارد که بر اساس هدف شمای فیلمساز، ساختاری متفاوت را شکل دادید. این نگاه عموماً در سینمای شما دیده میشود؟
پردیس عزیزی: جالب این جاست فیلم «عینک» در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور نداشت اما در جشنواره منطقهای سینمای جوان نمایش داده شد و دقیقاً نکتهاش اینجاست که این مرز که منِ فیلمساز سعی میکنم با فرم و روایت بازی کنم و خلاقیت به خرج بدهم، زمانی به سینمای اکسپریمنتال نزدیک میشود و زمانی در سینمای داستانی میگنجد. در مورد این فیلم نیز چنین شد و اکثر دوستانی که آن را میدیدند، آن را در بخش داستانی قرار میدادند! چون فیلم بر اساس یک چرخش داستانی بسته شده است، در صورتی که در فیلم «در دیدرس» چنین اتفاقی نمیافتد و انسجام روایی کنار گذاشته شده است و داستانزدایی در آن اتفاق افتاده است.
«در دیدرس» را زمانی که نوشتم، کاری بسیار داستانی با جزئیات زیاد بود اما در طول گسترش فیلمنامه، به تدریج قصه را از آن گرفتم و کلیاتی را قرار دادم و در طول شش ماهی که روی فیلمنامه کار کردم، فیلم به سمت اکسپریمنتال رفت، در صورتی که اگر نسخه اول فیلمنامه ساخته میشد، داستانی بود. اما در طول کار روی فیلمنامه به این نتیجه رسیدم که این فیلم نیازی به روایت کاملی ندارد و سوالهای بدون جواب باقی گذاشتم. با اتفاقاتی که در طول پروسه ساخت افتاد، به این نتیجه رسیدیم که این فیلم پخشش باید در حوزه اکسپریمنتال باشد یعنی اگر در حوزه ادبیات یا قصهگویی مورد توجه قرار بگیرد، شاید فیلم درست فهمیده نشود.
ادامه دارد…
کد خبر 6631723
آزاده فضلی
-
بالاخره کدام فیلم تجربی است و کدام نیست؟/ پختگی در بازی با فرم
-
فیلم تجربی برآمده از مشکلات اقتصادی نیست؛ واقعیتی که باید تجربه شود!
-
پلی میان سینما و ادبیات؛ همراهی مخاطب با اثر تجربی مهم است!
-
علینژاد: تکواندوکاران پومسه در روز اول غوغا کردند
-
اسامی فیلمهای تجربی جشنواره فیلم کوتاه اعلام شد
-
تابآوری اجتماعی ملت ایران دستاورد بزرگ جنگ ۱۲ روزه است
-
مرحوم کاسبی دلبسته ولایت و ایران بود
-
جلیلی: رسانه ملی در جنگ ۱۲ روزه، روایتگر عزت ملت ایران بود
-
بزرگترین طرح فنی سیگنالرسانی صدا و سیما در اماکن مقدسه افتتاح شد
-
حماس: رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یمن در راه دفاع از فلسطین شهید شد
-
۲ شهید در حمله اسرائیل به جنوب لبنان
-
برنامه «یک ماه مانده»پیام مهدوی را در قالبی نو به مخاطب امروز میرساند
-
استاندار بوشهر: اعتبار تکمیل سدهای استان تأمین شود
-
معاون وزیر نیرو: تکمیل پروژههای سدسازی در استان بوشهر سرعت میگیرد
-
وزیر ورزش و جوانان روز شنبه به استان مرکزی سفر میکند
-
تغییر شعب بانک آینده به شعب بانک ملی+ عکس
-
برومندی: تولید خرمای مجول در ایران به ۵۰ هزارتن خواهد رسید
-
واکنش وزیر صهیونیست به سخنان امروز ترامپ
-
پارسایی: دبیرخانه دائمی گورستان دارالسلام شیراز تشکیل میشود
-
سرباز هتاک مرز میلک دستگیر شد
-
مدنیزاده: سپردههای مردم در بانک آینده به بانک ملی منتقل شد
-
یک شناسایی مهم در کاخ گلستان و ثبت جهانی روستاهای گردشگری
-
برگزاری رویداد «بهشت» در کرمانشاه
-
پوتین: واکنش روسیه به حمله با «تامهاوک» شدید خواهد بود
-
لی دو هی: عملکرد بازیکنانم خوب بود/ مقابل اندونزی باید سخت کار کنیم
-
روزنامههای ورزشی پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴
-
روزنامههای اقتصادی پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح پنجشنبه یکم آبان ۱۴۰۴
- سرور اچ پی
- مانتو
- هتل های تهران
- حرف آخر
- مهرینو
- تهران تایمز
- روزنامه آگاه








