آتشبس در مه | آینده آتشبس شرمالشیخ و منطقه چه خواهد شد؟

آتشبس شرمالشیخ، بیش از صلح، توقفی تاکتیکی برای بازسازی توان نظامی اسرائیل است. حملات محدود، ادامه محاصره و فشار انسانی نشان میدهد تلآویو توان جنگ تمامعیار ندارد و محور مقاومت با بازسازی توان، آرامش موجود را شکننده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، آتشبس شرمالشیخ، هرچند در ظاهر نشانهای از کاهش درگیری میان اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطینی بود، اما نشانهها و سوابق تاریخی نشان میدهد این توافق بیش از آنکه مقدمهای بر صلح باشد، توقفی تاکتیکی برای بازسازی توان نظامی اسرائیل است. اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو در گفتوگو با i24NEWS که از «باور به اسرائیل بزرگ» و «مأموریت تاریخی نسل خود» سخن گفت، ذهنیت توسعهطلبانه و ایدئولوژیک حاکم بر سیاستهای تلآویو را نمایان کرد؛ ذهنیتی که با هرگونه آتشبس واقعی در تضاد است.
سابقهای که صلح را بیاعتبار میکند
سابقه طرحهای الحاقی اسرائیل از جمله وعده ضمیمه کردن دره اردن در سال ۲۰۱۹ نشان میدهد رژیم صهیونیستی هیچگاه به مرزهای تثبیتشده پایبند نبوده است. این رفتار، همراه با نقضهای مکرر آتشبسهای پیشین، از جمله در همین توافق شرمالشیخ، نشان میدهد که اعتماد به تداوم صلح، توهمی زودگذر است. گزارشهای میدانی حاکی از حملات محدود هوایی و زمینی اسرائیل در مناطق جنوبی غزه، ادامه محاصره و تشدید فشار انسانی است؛ نشانههایی از شکنندگی توافق.
فریز جبهه غزه، تغییر جهت به نبرد نیابتی
ارتش اسرائیل پس از دو سال عملیات زمینی پرهزینه در غزه، با فرسایش توان رزمی و بحران مشروعیت سیاسی روبهروست. در مقابل، هرچند حماس بخشی از قدرت آتش خود را از دست داده، اما همچنان قادر به بازدارندگی است. در چنین شرایطی، تلآویو بهجای ادامه جنگ تمامعیار، در پی منجمد کردن جبهه غزه و انتقال تمرکز خود به محورهای منطقهای مقاومت است. این تغییر راهبرد پس از شکست در جنگ ۱۲ روزه با ایران آشکارتر شد؛ جایی که اسرائیل دریافت درگیری مستقیم با تهران، هزینهای فراتر از ظرفیتش دارد.
محدودیتهای عملیاتی و سیاسی اسرائیل
تحلیل دادهها نشان میدهد اسرائیل در وضعیت ضعف قرار دارد و توان آغاز یک جنگ تمامعیار را ندارد. دلایل اصلی:
سیاسی و ایدئولوژیک: اسرائیل همواره ترجیح داده بین جنگ و صلح متعادل باشد تا ضربات محدود وارد کند بدون پاسخ شدید دریافت کند. هر درگیری تمامعیار مستلزم واگذاری سرزمینهایی مانند بیتالمقدس است که غیرقابل پذیرش است.
عملیاتی و اقتصادی: فشار جهانی، واکنش شدید به هر حمله، و محدودیت منابع، توان رزمی اسرائیل را محدود کرده است. تجربه دو سال گذشته و جنگ با ایران نشان داد تلآویو در مواجهه مستقیم با محور مقاومت توان لازم را ندارد؛ مراکز پژوهشی، خلبانان و بخشهایی از ارتش در این رویارویی آسیب دیدهاند.
محور مقاومت زیر ذرهبین تلآویو
در شمال، حزبالله لبنان همچنان مهمترین تهدید برای این رژیم محسوب میشود. با وجود فشارهای آمریکا و برخی دولتهای عربی، دولت لبنان تاکنون قادر به خلع سلاح این گروه نبوده است. حزبالله پس از ترورهای هدفمند و خسارات سال گذشته، در حال بازسازی توان خود است و همین موضوع تلآویو را به رزمایشهای گسترده در مرزها واداشته است؛ رزمایشهایی که بیشتر رنگ آمادهسازی برای درگیری دارد تا بازدارندگی.
در عراق، تلاشها برای تضعیف حشدالشعبی افزایش یافته است. رژیم صهیونیستی و متحدانش امیدوارند با بهرهگیری از اختلافات داخلی و بازیهای انتخاباتی، نفوذ محور مقاومت را در بغداد کاهش دهند. اما واقعیت این است که ریشه مردمی و ساختار قانونی حشدالشعبی در دولت عراق، حذف آن را دشوار کرده است.
در یمن نیز، احتمال گسترش درگیریهای پهپادی و دریایی همچنان وجود دارد. انصارالله در ماههای گذشته نشان داد که توان هدفگیری اهداف حیاتی رژیم را دارد و حملاتش به کشتیها و تاسیسات مرتبط با اسرائیل، توازن جدیدی از بازدارندگی منطقهای ایجاد کرده است.
آینده آتشبس؛ صلح یا سکوتی موقت؟
با کنار هم گذاشتن دادههای میدانی و روندهای سیاسی، به نظر میرسد آتشبس شرمالشیخ نه نشانه صلح، بلکه سکوتی میان دو موج درگیری است. تا زمانی که تلآویو از گفتمان برتری و توسعهطلبی دست نکشد و محور مقاومت همچنان به بازسازی توان خود ادامه دهد، آرامش موجود پایدار نخواهد ماند. در خاورمیانهای که ریشه در تضادهای ایدئولوژیک و تاریخی دارد، آتشبسها بیش از آنکه پایان جنگ باشند، آغاز فصل تازهای از رقابت و بازآرایی قدرتند.
اسرائیل در شرایط فعلی توان جنگ تمامعیار ندارد
محمد جعفر قنادباشی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: تحرکات رژیم صهیونیستی در چند روز گذشته، پس از آتشبس، شامل حملات مکرر، بمبارانها و هدف قرار دادن افراد بوده است. با این حال، نباید این اقدامات را به معنای آغاز یک جنگ جدید یا ادامه جنگ قبلی تلقی کرد.
وی افزود: با وجود اینکه این حملات به ظاهر سنگین بودهاند — به گفته برخی منابع، تا ۱۵۰ هزار تن بمب بر سر مردم پس از آتشبس ریخته شده — اما دایره مانور نظامی و نمایش قدرت نتانیاهو بسیار محدود است. او در واقع توانایی آغاز یک جنگ تمامعیار را ندارد.
کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: علت این محدودیت دو دلیل روشن دارد. نخست، سیاست همیشگی صهیونیستها در منطقه است. آنها هیچگاه تمایلی به یک جنگ تمامعیار یا اجرای یک طرح صلح کامل نداشتهاند، زیرا چنین اقداماتی مستلزم واگذاری بخشی از سرزمینها، از جمله بیتالمقدس، به فلسطینیهاست که صهیونیستها علاقهای به آن ندارند. از نظر جنگ نیز، درگیری تمامعیار هزینههای سنگینی برای آنها به همراه دارد؛ چه از نظر آمادهباش نظامی، چه از نظر اقتصادی و سیاسی، و این امر روند تجارت و تولید را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی همواره به دنبال وضعیتی میان جنگ و صلح است؛ وضعیتی که بتواند ضرباتی محدود وارد کند، اما پاسخ شدیدی دریافت نکند.
قنادباشی ادامه داد: علت دوم، شرایط جدید و محدودیتهای عملیاتی است. نخستین عامل، تغییرات سیاسی در آمریکا و نقش ترامپ در صلح خاورمیانه است، اما مهمتر از آن، توانایی سیاسی و اقتصادی اسرائیل برای جنگیدن اکنون بسیار محدود شده است. هر عملیاتی علیه غزه واکنش جهانی شدیدی به همراه دارد که اسرائیل را تحت فشار قرار میدهد و هزینههای زیادی برای دولت آمریکا و متحدانش ایجاد میکند. در واقع، صهیونیستها اکنون در انزوا هستند و خشم جهانی، حتی داخل اسرائیل و آمریکا، مانع از آغاز جنگ تمامعیار میشود.
وی بیان کرد: تجربه دو سال گذشته نیز نشان داده که اقدامات اسرائیل — از جمله اخراج فلسطینیها یا هدف قرار دادن سران حماس — هیچکدام نتوانستهاند حماس را از میان ببرند. حتی اگر تنها ده نفر از فلسطینیها باقی بمانند، حماس همچنان وجود دارد. همچنین، اخراج مردم فلسطین به کشورهای همسایه عملاً غیرممکن است، زیرا هیچ کشوری حاضر به پذیرش آنها نیست؛ ورود فلسطینیها به هر کشور به معنی همراهی آن کشور با اسرائیل است و با واکنش منفی مردم و دولتها مواجه میشود. بنابراین، جنگ جدید از سر گرفته نخواهد شد.
کارشناس مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: در مقابل، نتانیاهو اقداماتی علیه لبنان انجام میدهد. هدف او دوگانه است: نخست، جلوگیری از بازسازی قدرت حزبالله و دوم، نشان دادن به داخل و خارج که محدودیت ندارد و دستش باز است. با این حال، این اقدامات نیز به معنای آغاز جنگ تمامعیار نیست و بیشتر ماهیتی نمایشی دارد.
قنادباشی افزود: به گفته یکی از همپیمانان کابینه او، «ما بیشترین ضربات را از ایران دریافت کردهایم و اکنون امیدی به مقابله مؤثر با ایران نداریم.» اعترافاتی از این دست نشان میدهد که اسرائیل در بدترین شرایط سیاسی و نظامی خود قرار دارد. مراکز پژوهشی، دانشمندان و خلبانانش در جریان جنگ با ایران از دست رفتهاند و این ضربهای کشنده برای آنها محسوب میشود.
وی در پایان گفت: با این توضیحات، هرچند احتمال اقدامات تحریکآمیز و آتشافروزی از سوی اسرائیل همیشه وجود دارد، اما به نظر میرسد این کشور در شرایط کنونی به سمت فرو رفتن در لاک و باتلاقی که خود ساخته، پیش میرود.
کد خبر 917188